
چکیده
سیاست خارجی آمریکا در دوران ترامپ به همان میزان که تلاش میکند ایران را با بحرانهای داخلی و خارجی مواجه سازد، همپیمانان اروپایی ایالاتمتحده را نیز نسبت به ادامه همراهی همهجانبه آمریکا در عرصههای بینالمللی به علت کاهش ماهیت کارکردگرایانه روابط طرفین دچار تردید کرده است.
طوری که تعارضات سیاسی و اقتصادی دوطرف بیش از هر زمان برجسته شده و آثار آن در قالب جنگ تجاری نمایان است.این آرایشهای نوظهور بین المللی در حالی رقم میخورد که ایران بهواسطه مشکلات داخلی و خارجی که بخش مهمی از آنها بهصورت مستقیم و غیرمستقیم حاصل فشار حداکثری آمریکا است بیش از هر زمان در معرض آسیبها و تهدیداتی عمدتاً اقتصادی اما درنهایت امنیتی قرار دارد.لذا در پاسخ به این سؤال که تحول در روابط اتحادیه اروپا و آمریکای ترامپ چه فرصتی را برای روابط خارجی ایران فراهم کرده است؟ پژوهش حاضر بر این فرضیه معتقد است که شکاف سیاسی و اقتصادی در روابط اتحادیه اروپا و آمریکا فرصت استراتژیکی برای تقویت و گسترش روابط ایران و اروپا به وجود آورده است.بر اساس منطق رئالیستی روابط بینالملل و الگوی موازنه سازی برونگرا تهدیدات خارجی را میتوان با بهرهبرداری حداکثری از فرصتهای خارجی مهار نمود.شکاف استراتژیک بروکسل و واشینگتن میتواند سبب شود تا روابط ایران و اتحادیه اروپا بهصورت راهبردی و عملگرایانه بیش از هر زمان با بهرهگیری از مکانیسمهای مالی مستقل و بهدوراز هنجارهای امنیتی کاذب آمریکا با منافع محوری طرفین بر مبنای حفظ برجام به سمت تعامل بلندمدت حرکت نماید.ایران با بهرهبرداری از انزوای دیپلماتیک ایالاتمتحده و علت گفتمان غالب بر روابط اروپا و آمریکا با اتخاذ تدابیر هوشمندانه در تنظیم روابط خارجی خود و حفظ رویکرد چندجانبه گرایی و چانهزنی یا به تعبیری با ایجاد یک توازن عقلانی الزامی در نگاه به غرب و شرق میتواند بخش عمدهای از دیپلماسی فشار و امتیاز گیری آمریکا را مهار نماید.