
چکیده
امنیت بینالمللی بهرغم وجود نهادهای بینالمللی و ساز و کارهای حقوقی در قالب امنیت جمعی،همواره بهعنوان یکی از مهمترین دغدغه دولتها و مراجع بینالمللی، با چالشها و تهدیدات عمدتاً نظامی روبرو بوده است.این در حالی است که با ظهور روند جهانیشدن مفاهیم جدیدی همچون جامعهپذیری بینالمللی در ادبیات روابط بینالملل شکل گرفته است که بهمثابه یک متغیر نوپدید روند مطالعات سنتی امنیت از سوی خردگرایان را با چالش روبرو کرده.از همین رو پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که گسترش و افزایش میزان جامعهپذیری بینالمللی در میان دولتها چگونه موجب ثبات امنیت بینالمللی میشود؟ پژوهش پیشرو با بهرهگیری از رویکرد نظری و فرانظری سازهانگاری و در قالب روشی تبیینی بر این فرضیه استوار است که گسترش و افزایش سطح جامعهپذیری بینالمللی در میان دولتها میتواند به واسطه تحکیم مکانیزم امنیت جمعی موجب ثبات امنیت بینالمللی شود.به طوری که از منظر سازهانگاری جامعهپذیری بینالمللی به مثابه فرآیندی محسوب میشود که با درونی سازی ارزشها و هنجارهای بینالمللی و به تبع آن شکلگیری دانش،هنجارها و ایدههای مشترک جهانی و انتقال آن از یک بازیگر به بازیگر دیگر در نهایت باعث برسازی یک هویت جمعی شود که این امر ارتقای جایگاه هنجارها و ارزشهای مشترک بینالمللی و همچنین افزایش کارکرد نهادهای بینالمللی را به دنبال دارد.بهطوریکه طی این فرآیند با تحقق اجتماع امنیتی، ثبات امنیت بینالمللی به واسطه تحکیم مکانیزم الگوی امنیت جمعی محقق میگردد.