برچسب: محمدرضا بیگدلی
تبیین خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا در چهارچوب نوواقعگرایی
چکیده
دولت بریتانیا طی یک رفراندوم تاریخی موسوم به برگزیت بعد از بیش از چهار دهه تصمیم به خروج از اتحادیه اروپا گرفت.از همین روی بررسی علل خروج یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین اعضای اتحادیه اروپا و بررسی چرایی واگرایی در بزرگترین و موفقترین نمونه همگرایی منطقهای در تاریخ روابط بینالملل بسیار حائز اهمیت است.به همین نحو پژوهش پیش رو جهت تبیین این رویداد نوظهور در پی پاسخ به این پرسش است که چه عواملی موجب شد تا بریتانیا از اتحادیه اروپا خارج شود؟ پژوهش حاضر با بهرهگیری از روش توصیفی-تحلیلی و از منظر نوواقعگرایی بر این فرضیه استوار است که با توجه به ماهیت فراملی مکانیزم سیاسی و اقتصادی حاکم بر اتحادیه اروپا، بریتانیا به واسطه بیاعتمادی حاصل از آنارشی حاکم بر نظام بینالمللی در جهت حفظ حاکمیت ملی خود در برابر وابستگی متقابل و همچنین کسب منافع حداکثری در مقایسه سود نسبی و مطلق از اتحادیه اروپا خارج شد.بر اساس چهارچوب نظری نظام محور پژوهش برگزیت ریشه در عواملی دارد که برآیند بی اعتمادی منتج از نظام آنارشیک محسوب می شوند.به طوری که بریتانیا به جهت حفظ حاکمیت ملی خود در برابر وابستگی متقابل حاصل از مکانیزم سیاسی و اقتصادی اتحادیه اروپا و همچنین مقایسه سود نسبی و مطلق خود به جهت کسب منافع حداکثری به مثابه یک بازیگر عاقل با رویکردی مبتنی بر هزینه-فایده از اتحادیه اروپا خارج گردید.چنانکه بر اساس نتایج به دست آمده خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا افزایش رشد اقتصادی و آزادی عمل بیشتری برای این کشور در عرصه بین المللی به همراه داشته است…دانلود
نقش جامعهپذیری بینالمللی در تحکیم الگوی امنیت جمعی و ثبات امنیت بین الملل
چکیده
امنیت بینالمللی بهرغم وجود نهادهای بینالمللی و ساز و کارهای حقوقی در قالب امنیت جمعی،همواره بهعنوان یکی از مهمترین دغدغه دولتها و مراجع بینالمللی، با چالشها و تهدیدات عمدتاً نظامی روبرو بوده است.این در حالی است که با ظهور روند جهانیشدن مفاهیم جدیدی همچون جامعهپذیری بینالمللی در ادبیات روابط بینالملل شکل گرفته است که بهمثابه یک متغیر نوپدید روند مطالعات سنتی امنیت از سوی خردگرایان را با چالش روبرو کرده.از همین رو پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که گسترش و افزایش میزان جامعهپذیری بینالمللی در میان دولتها چگونه موجب ثبات امنیت بینالمللی میشود؟ پژوهش پیشرو با بهرهگیری از رویکرد نظری و فرانظری سازهانگاری و در قالب روشی تبیینی بر این فرضیه استوار است که گسترش و افزایش سطح جامعهپذیری بینالمللی در میان دولتها میتواند به واسطه تحکیم مکانیزم امنیت جمعی موجب ثبات امنیت بینالمللی شود.به طوری که از منظر سازهانگاری جامعهپذیری بینالمللی به مثابه فرآیندی محسوب میشود که با درونی سازی ارزشها و هنجارهای بینالمللی و به تبع آن شکلگیری دانش،هنجارها و ایدههای مشترک جهانی و انتقال آن از یک بازیگر به بازیگر دیگر در نهایت باعث برسازی یک هویت جمعی شود که این امر ارتقای جایگاه هنجارها و ارزشهای مشترک بینالمللی و همچنین افزایش کارکرد نهادهای بینالمللی را به دنبال دارد.بهطوریکه طی این فرآیند با تحقق اجتماع امنیتی، ثبات امنیت بینالمللی به واسطه تحکیم مکانیزم الگوی امنیت جمعی محقق میگردد…دانلود

دکتر محمدرضا بیگدلی، پژوهشگر و نویسنده، دارای مدرک دکتری تخصصی روابط بین الملل، کارشناسی ارشد روابط بینالملل و کارشناسی دیپلماسی، تمرکز اصلی مطالعات و پژوهشهای وی بر دو حوزه سیاست خارجی ایالات متحده و نظریههای روابط بینالملل استوار است.
Mohammad Reza Bigdeli is a researcher and author specializing in International Relations. He holds a Ph.D. in International Relations, building upon his academic foundation which includes a Master’s degree in the same field and a Bachelor’s degree in Diplomacy. His primary research interests are concentrated on U.S. Foreign Policy and Theories of International Relations. This structured academic path, from Diplomacy through to a doctoral specialization, has provided him with a comprehensive and profound understanding of the theoretical and practical dimensions of global politics
نظریه واقع گرایی نو کلاسیک سیاست بین الملل
“نظریه واقع گرایی نو کلاسیک سیاست بین الملل” اثری کلیدی در حوزه نظریههای روابط بینالملل است که دیدگاهی جدید و چندبعدی از رفتار دولتها در نظام بینالملل ارائه میکند. نویسندگان این کتاب، جفری دبلیو. تالیافرو، نورین ام. ریپسمن، و استیون ای. لوبل، با ترکیب عناصر اصلی نئورئالیسم(واقع گرایی) ساختاری و عوامل داخلی دولتها، چارچوبی ارائه میدهند که پیچیدگیهای سیاست خارجی را بهتر توضیح میدهد. این رویکرد تحلیلی با در نظر گرفتن تعاملات میان ساختارهای جهانی، سیاستهای داخلی و ادراک رهبران، فهم عمیقتری از رفتار دولتها در شرایط متغیر بینالمللی به دست میدهد.
کتاب با بررسی اصول بنیادین نئورئالیسم آغاز میشود و سپس توضیح میدهد که چگونه رئالیسم نوکلاسیک، رویکرد محدودتر این مکتب را با ادغام متغیرهای داخلی گسترش میدهد. نئورئالیسم بر تأثیر ساختار آنارشیک نظام بینالملل در شکلدهی رفتار دولتها تأکید میکند، اما رئالیسم نوکلاسیک بر این باور است که رفتار دولتها تنها توسط فشارهای ساختاری تعیین نمیشود و عوامل داخلی مانند انسجام سیاسی، محدودیتهای اجتماعی و ادراک رهبران نقش کلیدی ایفا میکنند. نویسندگان به این نکته اشاره دارند که توانایی دولتها در تبدیل قدرت مادی به سیاست خارجی موثر، به متغیرهای داخلی و قابلیت بسیج منابع وابسته است. این کتاب از طریق مطالعات موردی متعدد، مانند رقابت قدرتهای بزرگ و درگیریهای منطقهای، نشان میدهد که چگونه رئالیسم نوکلاسیک میتواند برای تحلیل رفتارهای پیچیده بینالمللی به کار گرفته شود.یکی از موضوعات اصلی کتاب، تأکید بر پیچیدگی قدرت در روابط بینالملل است. برخلاف دیدگاههای سادهسازیشده، نویسندگان قدرت را بهعنوان پدیدهای وابسته به زمینه معرفی میکنند که تحت تأثیر تعامل میان فشارهای خارجی و عوامل داخلی قرار دارد. موضوع دیگر کتاب، اهمیت بازیگران و نهادهای داخلی در سیاست خارجی است. رهبران و سیاستمداران داخلی، با تفسیر شرایط جهانی و تصمیمگیری، نقش مهمی در تعیین رفتار دولتها ایفا میکنند. این کتاب با تأکید بر ادغام سطوح تحلیل مختلف، به چالش کشیدن رویکردهای تکبعدی در روابط بینالملل میپردازد.
“نظریه واقع گرایی نو کلاسیک سیاست بین الملل” اثری جامع و ارزشمند است که درک عمیقتری از روابط بینالملل و سیاست خارجی ارائه میدهد. این کتاب با ترکیب فشارهای سیستمی و متغیرهای داخلی، به چارچوبی دقیقتر برای تحلیل رفتار دولتها دست یافته است. برای دانشجویان، پژوهشگران و علاقهمندان به سیاست بینالملل، این کتاب منبعی ضروری برای درک تحولات جهانی و تأثیرات چندلایه بر تصمیمگیریهای سیاسی است.
نگاهی از درون گذشتهای شکستخورده و مسیری به سوی مصالحه
روابط ایران و ایالات متحد پس از انقلاب اسلامی با ورود به عصر مناقشه، نهتنها از منظر سبقة الگوهای مسلط بر پیوندهای تاریخی دو کشور، دورهای منحصربهفرد در روابط تهران-واشنگتن است، بلکه به لحاظ رویدادها و روندهای جاری نیز یکی از پدیدههای نادر تاریخ معاصر روابط بینالملل محسوب میشود؛ آنچنانکه بهمثابه بحرانی چندلایه دارای ابعاد آشکار و نهانی است که کتاب حاضر تلاش دارد با نگاهی منصفانه و رویکردی عقلانی، در عین تبیین ماهیت خصمانة روابط دو کشور با هدفی مبتنی بر ایجاد درک متقابل و فهم مشترک، در راستای کاهش تنش و مسیر تعامل و مصالحه نیز گام بردارد.این کتاب نظر اکثر سناتورهای امریکایی را به خود جلب کرده است، بهطوری که حتی طی رأیگیری برای بودجة سالانة کشور، میتوانستید آن را روی میز سناتورها ببینید. الیزابت وارن از ایالت ماساچوست، کریس کونز از ایالت دلور، و شرود براون سناتور ایالت اوهایو از جمله کسانی هستند که بخشهایی از کتاب را در صحن سنا خوانده و به دیگر مقامهای سیاسی ایالات متحد نیز توصیه کردهاند حتما آن را مطالعه کنند.
ترامپیسم
پازل اندیشه سیاسی ترامپ دارای چه ابعادی است؟ شوونیسم آمریکایی چیست و ریشه آن در کدام وقایع تاریخساز نهفته است؟سیاستهای ترامپ چه نسبتی با مانیفست حزب جمهوریخواه و خطمشی طیفهای مختلف جمهوری خواهان دارد؟ پوپولیسم آمریکایی دارای چه ویژگیها و گونههایی است؟ راهبر نخست آمریکا بر چه مبنایی استوار است و سیاست خارجی آمریکا را به کدام سمت هدایت میکند؟ اندیشکده بنیاد دفاع از دموکراسیها چه نقشی در سیاست فشار حداکـثری ترامپ علیه ایران دارد؟ مزیتهای رقابتی ایالاتمتحده از نظر دونالد ترامپ چیست و تقویت آنها چه پیامدهایی بر ثبات امنیت بینالمللی خواهد داشت؟ از چه روی آمریکای ترامپ قابل مذاکره نیست؟ ترامپیسم چگونه ساختار نظم جهانی لیبرال را با چالش مواجه ساخته و جایگاه هژمونی لیبرال را به مخاطره انداخته است؟ماهیت سیاستهای ترامپ نه صرفا به مثابه منشوری از ایدههای فردی راست گرایانه چهل و پنجمین رئیسجمهوری ایالاتمتحده بلکه در جایگاه آرمانها و اهداف یک جریان سیاسی نوظهور در درون جامعه آمریکا که از سال ۲۰۱۶ ترامپ رهبر و نماد آن محسوب میشود و همواره بر آمریکاییگرایی در مقابل جهانیسازی تاکید خاص دارد قابل ارزیابی و تبیین است .
ترامپ پدیده امریکایی، چالش جهانی
پنجاه و هشتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایالاتمتحده با تمام حواشی خود در عین ناباوری برای اکثر شهروندان امریکا و جامعه جهانی، چنان نتیجهای دربرداشت که با توجه به دیدگاههای رئیسجمهور منتخب (دونالد جان ترامپ) چگونگی تحلیل معادلات بینالمللی را با پیچیدگی خاصی روبهرو کرده است. به همان میزان که به قدرت رسیدن ترامپ بهدور از تحلیلهای رایج بود چگونگی سیاست خارجی ایالات متحده امریکا نیز بهعنوان یک قدرت جهانی در دوران ریاست جمهوری ترامپ به دلیل رویکردهای متعارض وی چندان شفاف و دقیق نخواهد بود. رفتار دوگانه ترامپ یا استراتژی ابهام او باعث شده دولت این تاجر رفورمیست دیروز و رئیسجمهور ناسیونالیست رادیکال امروز از آنچه تصور میشد پیچیدهتر به نظر برسد. از طرفی عدم شناخت صحیح او نسبت به معادلات پیچیده سیاست بینالملل، ترامپ را به مثابه یک پدیده امریکایی و از منظر بینالمللی در قامت یک چالش جهانی مطرح ساخته است طوری که میتوان اینگونه تصور کرد: جهان پرمخاطره امروز بهواسطه این چالش امریکایی نوظهور با شعار نخست امریکا، بیش از هر زمان در معرض یک ناامنی ساختاری قرار دارد.